وبلاگ قرآن هدایتگر است، وبلاگ اهل سنت و جماعت است که در زمینه ترویج عقاید اهل سنت، پاسخ به شبهات شیعه و اسلام ستیزان فعالیت دارد

۸ مطلب با موضوع «آیات روشنگر» ثبت شده است

از جهنمیان سوال می شود چه چیز شما را وارد دوزخ ساخت؟

بسم الله الرحمن الرحیم

از جهنمیان سوال می شود چه چیز شما را وارد دوزخ ساخت؟

پاسخ می گویند:

می‌گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم،(74:43)

و اطعام مستمند نمی‌کردیم،(74:44)

و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم،(74:45)

و همواره روز جزا را انکار می‌کردیم،(74:46)

 ای کاش (به دنیا) بازگردانده می‌شدیم، و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم، و از مؤمنان می‌بودیم!(6:27)

 می‌گویند: «ای کاش خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم!»(33:66)

و الله اتمام حجت می فرماید

آیا شما را به اندازه‌ای که هر کس اهل تذکّر است در آن متذکّر می‌شود عمر ندادیم، و انذارکننده به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که برای ظالمان هیچ یاوری نیست!(35:37)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

آیات روشنگر – بخش چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات روشنگر بخش چهارم

یک مومن اشتباه می کند اما هم چنان مومن نامیده می شود

 

گمراهان می گویند: با توجه به این آیه و آیات بعدی (آیات 3 و 4 سوره حجرات) نتیجه می گیریم که صحابه (عمر و ابوبکر) بی ایمان هستند که این گونه عمل می کردند و باز در نتیجه بدلیل بی احترامی و توهین به رسول الله مرتد و کافر هستند!!!.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‌اید، صداى خود را از صداى پیامبر بلندتر مکنید و همچنان که با یکدیگر بلند سخن مى‌گویید با او به آواز بلند سخن مگویید، که اعمالتان ناچیز شود و آگاه نشوید.(49:2)

سوره حجرات آیه 2

در جواب باید گفت؛ الله علم بی مانند دارد. وقتی می گوییم بی مانند، یعنی خاص اوست دانستن آنچه که پیش از این بوده، هست و خواهد آمد. تمام ایات قرآن در سایه این اصل نازل شده اند. گمراهان می گویند این آیه در شان صحابه و علی الخصوص عمر بن خطاب و ابوبکر صدیق نازل شده که صدای خود را در حضور رسول الله بلند می کردند و این یک توهین به رسول الله و در نتیجه اثبات کفر آنان است!!!

براستی اگر شیطان سوار بر دوش شان نشده و قلب و چشم شان را نبسته است، پس چرا اول آیه را نمی بینند؟ آیه در خطاب صحابه است درست، ولی آنها را با چه لفظی خطاب قرار می دهد؟ خب این آیه چه وقت نازل شده؟ بعد از عمل یا قبل از عمل؟ اگر بعد از عمل است و آن عمل منجر به کفر است، چرا حکم نهایی خطاب قرار دادن آن اشخاص با صفت ای مومنان است؟!!! اگر با این عمل آنها مرتد و کافر شدند پس چرا باز خطاب به آن ها می فرماید: ای مومنان؟!!! اگر قرار بود حرف شما درست باشد، این آیه بعد از انجام آن عمل صورت گرفته نباید کسانی را که بدلیل آن عمل کافر شده اند، مومن خطاب کند!!! خدا کسی را که مشرک است مومن نام نمی گذارد و مورد خطاب قرار نمی دهد! مثل این است کسی را که اثبات شده فلانی را کشته ولی باز با عنوان بی گناه صدا بزنیم او را مبرا دانسته و تبرئه کنیم!!! معقول است؟ شما این ادعا را دارید.

ولی این آیات چیزی جز امر و نهی و تربیت صحابه بزرگوار نیست، اگر شما این امر و نهی را دلیل بر تکفیر و ارتداد صحابه می دانید باید نوح و حتی ابراهیم خلیل الله را نیز کافر بدانید، به دلیل زیر:

قبل از آن سوال این است؛ بی ادبی نسبت به خدا بزرگتر است یا بی ادبی نسبت به رسول خدا؟ بر پیامبران اتمام حجت شده و حقایقی را می دانند که بشرهای عادی به آن آگاه نیستند، (و می آیند تا همین حقایق را با مردم به اشتراک بگذارند) حال این پیامبران با وجود این مقام اگر مرتکب اشتباهی بشوند عذاب شان بسیار بزرگتر از دیگران خواهد بود، یعنی عملی ممکن است برای مردم بدلیل جهل شان زیاد مطرح نشود، ولی همان عمل به هیچ وجه نباید از جانب علی الخصوص رسولان بدلیل آگاهی شان به عظمت خدا انجام شود، درست است؟ البته که موافقید.

حال آیاتی را بخوانید که در آن نوح عملی را انجام داد که نباید از یک رسول بعد از آنکه حقایق بر او عرضه شده است سر بزند، بخوانید:

نوح به پروردگارش عرض کرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است؛ و وعده تو حق است؛ و تو از همه حکم‌کنندگان برتری!»(11:45)

فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!»(11:46)

گفت: اى پروردگار من، پناه مى‌برم به تو، اگر از سر ناآگاهى چیزى بخواهم، و اگر مرا نیامرزى و به من رحمت نیاورى از زیان‌کردگان خواهم بود.(11:47)

ببینید، در اینجا الله نه تنها به نوح یاد می دهد و تعلیم می دهد که از او چه چیز را بخواهد، بلکه با ذکر این روایت در قرآن ما را نیز تعلیم می دهد که چگونه بخواهیم و این یک نوع تربیت و ادب آموختن است. نوح می دانست حتی اگر همین نجات فرزند کافرش را از خدا بخواهد این را از سر ناآگاهی می گوید، ولی باز آن حرف را گفت. بخاطر همین درخواست، از زیانکاران شد و اگر خدا توبه اش را نپذیرفته بود، سرانجام زیانکاران چیست؟ مگر خدا با پیامبرانش نیز تعارف دارد؟ خدا قبل از برگزیدن شان از آنها پیمان گرفته است. حال سوال این است: خدا عالم مطلق است و نوح در مقابل این علم خدا جاهلی بیش نیست، آیا این انسان اگر از خدا نجات یک کافر را بخواهد، علم او را زیر سوال نبرده است؟ یعنی خدای عالم مطلق اگر خیری در پسر نوح مثلا در 100 سال بعد می دید که او مسلمان می شود، آیا قبل از آن به نوح نمی گفت که او را نیز با خود ببرد؟ اگر نه، پس چرا نوح به همین در ادامه آیه معترف می شود که او ظالم و جاهل است؟ واقعیت این است که علم مطلق خدا آینده را می داند که آن پسر کافر در آینده نیز کافر می ماند، ولی علم نوح فاقد آن است تا درک کند، پس نوحی که آن درخواست را فقط بدلیل احساسات پدری اش از خدا خواست جاهلانه عمل کرد. همین فراید در بحث ابراهیم خلیل الله و پدرش صادق است. واقعا برای اثبات کفر صحابه تا کجا پیش میروید؟ این استدلالات سخیف چیست؟ حرفی میزنید که بنفع هوای نفس تان است ولی همان حرف در جایی دیگر نصف اسلام را بر باد می دهد!.

سخن پایانی این که الله با علم بی مانند خود می دانست برخی که فقط دنبال تکفیر صحابه هستند، خواهند آمد و از این آیه استفاده می کنند، برای همین قبل از هر چیز، بله قبل از هر چیزی ایمان صحابه بزرگوار را به اثبات می رساند و حتی با وجود آن عمل خطاب به آنها می فرماید "یا ایها الذین آمنوا" تا این آیتی باشد در دست مومنان در مقابل تکفیری ها که تو دهنی سختی بر آنان بزنند.

این را مانند یک نمایش تصور نکنید!!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

آیات روشنگر – بخش سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات روشنگر بخش سوم

اسلام، مسلمانان و دیگران

 

در راه دعوت ممکن است کسانی را بینید که برخورد های بدی با مسیحیان، یهودیان، ملحدین و از همه مهم تر گمراهان دارند. این دسته از آنها نیستند که گهگاهی ممکن است این رفتارها از آنها سر بزند، چون بهرحال طبیعی است اشخاص در مواقعی واکنشی نشان دهند که واکنش معمول آنها نیست.  اما اساس تفکر این دسته که منظور من است آن شده که با دیگران باید افراط گونه بحث کرد. چرا؟ چون این دسته اصطلاحا بریده اند و به یقین رسیده اند که فلان شخص امیدی به هدایتش نیست.

عزیزان! مگر این چیزها به امید شما مربوط است؟ مگر امید تو با علم پروردگار قابل مقایسه است؟ نوح صدها سال دعوت کرد و شدیدترین برخورد ها با او شد در نهایت عده کمی مومن به حرف هایش شدند، ولی آیا کارش بیهوده بود؟ روش همه پیامبران این است پس وقتی حرف های آنها را تکرار می کنید، باید روش گفتار نیز مثل آنها باشد در غیر این صورت نتیجه نمی دهد:

با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!.(16:125)

این دسته از مسلمان ها که زود جوش می آورند و تحریک پذیر هستند، شاید طوری فکر می کنند که انگار اسلام سفره آنهاست، دیگران سگ هستند و نباید به سفره نزدیک شوند!

حالا به این آیه دقت کنید که این پست در مورد این آیه نوشته شده است:

همگان دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید و از نعمتى که خدا بر شما ارزانى داشته است یاد کنید: آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید. و بر لبه پرتگاهى از آتش بودید، خدا شما را از آن برهانید. خدا آیات خود را براى شما اینچنین بیان مى‌کند، شاید هدایت یابید.(3:103)

باید که از میان شما گروهى باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهى از منکر کنند. اینان رستگارانند.(3:104)

آنهایی که دعوت کننده به راه اسلام هستند، نباید از هدایت دیگران ناامید شوند و نباید با روش های پرخاشگرایانه دعوت نمایند. اصحاب رسول الله گمراهانی بر لبه آتش بودند، خدا رحمتش را بر آنها فرستاد و او آنها را طبق آیه 125 سوره نحل دعوت کرد. رسول از ایمان آوردنشان و از دعوت کردنشان ناامید نشد و عقب ننشست و مانند یونس عمل نکرد. همین صبر نهایتا باعث همراهی اصحاب با او شد.

و خداوند به آنها وعده بهشت داد و لعنت الله بر کسانی که آنها را تکفیر می کنند.

پس وقتی در کار خیری قدم نهاده اید آن را درست انجام دهید تا مشمول آیه 104 گردید و از تفلحون شوید. اشکال ندارد گاهی از دست تان برود که ناصحیح عمل کنید، برای هر کسی پیش می آید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

مکر آنان شکستن قلم است

بسم الله الرحمن الرحیم

مکر آنان شکستن قلم است

 

خداوند نه تنها سوره ای به نام قلم نازل فرموده است بلکه به قلم سوگند یاد می کنند

ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

ن، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،(68:1)

بعد آقایان ترس شان از قلم است و نویسندگان را می کشند

خداوند نوشتن را دلیل بر این نمی داند که دین حقی که نازل فرموده از بین می رود، یعنی الله از شریعت نازل کرده اش اطمینان دارد که حق است، برای همین دعوت می کند و به مبارزه می طلبد که آیه ای بیاورید و به رسول نمی گوید که وقتی آیه ای آوردند آنها را بکش بلکه کارشان را به قیامت وا می گذارد و فقط با حالت تهدید نسبت به آخرت که می خواهد عذاب آخرت را بر آنان گوش زد کند می گوید مرگ بر آنان که برای مقابله بر خاسته اند جزای دروغ بستن بر الله را در روز قیامت خواهند دید. و جالب است که الله نعمت این دنیا را هم از آنان نمی گیرد!!!

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ ۚ أُولَٰئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُمْ مِنَ الْکِتَابِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ

چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها) می‌برند؛ تا زمانی که فرستادگان ما به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟» می‌گویند: «آنها (همه) گم شدند» و بر ضدّ خود گواهی می‌دهند که کافر بودند!(7:37)

بعد آقایان چکار می کنند؟ ترس شان از قلم است و شکنجه و زندانی و اعدام می کنند. خطاب به شما باید گفت الله دین حق را نازل فرمود و از آن اطمینان داشت و دعوت به مبارزه کرد. اگر شما نیز همان دین حق الله را تبلیغ می کنید "هرگز" نباید ترسی از این بابت داشته باشید که دیگران شما را نقد کنند.

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ

آیا آنها می‌گویند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را می‌توانید (به یاری) طلبید!»(10:38)

 

آنها در حال پیاده کردن مکری بسیار بزرگ هستند، مکری که زینت داده شده است

اگر از بیرون به این مکر بنگریم زیاد پیچیده نیست

وقتی واژه "صدور انقلاب" را به زبان آوردند و وقتی که به نحوه روی کار آمدن خودشان دقت کنیم، مکرشان لو می رود. در ابتدای کارشان هر وعده ای می دهند، امتیازاتی می دهند اما همه آن فقط یک نمایش در قالب مکرشان است. مثلا در حال حاضر در افغانستان جنگ زده کارهای فرهنگی می کنند در حالی که همه این ها جزء یک مکر بزرگ است

وقتی با فراری دادن شاه حکومت تشکیل دادند، وعده های خوبی به مردم دادند. ولی همه آن ها توخالی بود. هرگز به ارتش اعتماد نکردند و نیرویی دیگر که از همه نظر وابسته به خودشان بود را بنام سپاه پاسداران تشکیل دادند

کاری که در عراق و یمن و لبنان کردند نیز همین گونه است. آنها سعی دارند با ضعیف نشان دادن ارتش، نیروی خودشان را به مردم تحمیل کنند

این در حالی است که آنها خود آشوب را بوجود می آورند، خود آشوب گرند و خود آشوبی که بانی آن هستند را خاموش می کنند و از خود قهرمان می سازند

نمونه بسیار واضع آن عقب نشینی ارتش از تکریت در عراق و فرار ارتش در دوران آغاز حمله زاعش در دیگر شهرهای عراق بود

ارتش را با دستور مستقیم عقب می کشند و به مردم اینطور القا می کنند که فرار کرده است. از آن طرف شبه نظامیان منحوس خودشان را به خط می فرستند و این گونه به آن مشروعیت می بخشند و از آنها در بین مردم با عنوان قهرمان یاد می کنند و کم کم نیروی غالب و جایگزین ارتش می شود یا مثل ایران ارتش آن کشور بیشتر عروسک خیمه شب بازی می شود

دقیقا همان کاری که در ایران در مورد سپاه کردند و با تبلیغات زیاد و انگ خیانتکار به وطن و از این گونه القاب، فرماندهان ارتش را فتل عام کردند

در دوران جنگ با تبلیغات علیه ارتش شرافتمندی که عراق را زمین گیر کرده بود، اینطور به مردم گزارش می دادند که ارتش شکست خورده در حالیکه عکس آن صادق بود و اگر ارتش در دوران ابتدایی حمله صدام به ایران نایستاده بود حکومت همان سال اول ساقط می شد

این گونه ارتش را از قدرت کنار گذاشتند و نیروی سرکوبگر و وابسته به خودشان یعنی سپاه را به قدرت رساندند

کاری که در حال حاضر در عراق و... نیز در حال انجام است دقیقا همین نحوه به قدرت رسیدنشان در ایران است و این همان صدور انقلاب است

چند روز پیش نیز خواستند در نیجریه این عمل را پیاده کنند که به شکست انجامید و با برخورد قاطع ارتش رو به رو شدند

تعجبی نیست که در رسانه های فرافکن شان بگویند ارتش نیجریه مقصر است. در حالیکه شیعیان نیجریه طرح ترور فرمانده ارتش را اجرا کردند و شورش کردند

نقشه آنان به شکست انجامید و فرمانده ارتش از ترور نجات یافت و بخاطر این خیانت و ترور به حزب الله نیجریه حمله کرد و با قاطعیت پوزه شورشیان را به خاک مالید

حالا یک سوال از خود بپرسید اگر یکی از علمای اهل سنت افرادی را در ایران تحریک کند و علیه امنیت ملی ایران بایستند و سپاه همین برخورد که در نیجریه شده را با آنها انجام دهد شما روی سنی ها برچسب شورشی و تجزیه طلب... وارد می کنید. پس چرا همین قضاوت را در مورد نیجریه نمی کنید؟ قضیه در نیجریه نیز همینطور است. ارتش رسما به مقابله و در دفاع از امنیت ملی کشورش بپا خواسته است و این طبیعی است. اگر دفاع از امنیت ملی نیجریه جرم است. پس کارهایی که در ایران بنام امنیت ملی می شود چرا جرم نباشد؟!!!

کسانی که در مورد عملی که در نیجریه صورت گرفت با دهان پر حرف می زنند

این قضیه را باید به آنها یادآور شد، آقایان و خانم ها، بعد از ترور نافرجام آیت الله خامنه ای و آن همه ترور که در دوران اول انقلاب صورت گرفت

برخورد نظام ایران با دیگران چگونه بود؟ برخورد نظام ایران با زندانیان بعد از شورش نافرجام گروه مجاهدین خلق چه بود؟ آیا جز این بود که دست به اعدام های سراسری زندانیانی زدند که هیچ ربطی به شورش نداشتند؟ شما به حومت بخاطر این برخورد ها حق می دهید؟ اگر ریاکارانه و از روی تقیه می گویید کار نظام ایران هم مثل ارتش نیجریه مورد تاییدمان نیست. پس هر اسمی تحت عنوان ارتش جنایتکار نیجریه و... روی آنها می گذارید همان اسم را هم باید روی نظام خود نیز بگذارید

هر حکومتی که در قدرت است، این حق را برای خود محفوظ می داند که وقتی گروهی قصد ترور عالی رتبه ترین مقاماتش را داشته باشند با آنها برخورد کند زیرا وقتی راه مسالمت آمیز باز است ترور پذیرفته نیست

از آن طرف برخورد بیرحمانه حکومت با شورشیان نیز پذیرفته نیست و این دو طرفه است

اگر در ذهن بسته شما اقدامی که در نیجریه صورت گرفت جنایت است، پس اعدام هایی که بعد از آن وقایع در ایران صورت گرفت چرا جنایت به حساب نمی آورید؟ این چه منطقی است که بر ذهن شما حاکم است؟

واقعیت این است که هر حکومتی برای در قدرت ماندن می جنگد. نه فقط ایران بلکه هیچ کشوری هرگز نمی پذیرد که گروهی با ترور و... سعی در شورش داشته باشند

ایران نمی پذیرد برای مثال عربستان عرب های اهواز را تسلیح کند که علیه کشور شورش کنند

چند شب پیش همسر رهبر شورشیان را در تلویزیون ایران دیدم که فارسی صحبت میکرد!!!

این نشان از رابطه نزدیک با ایران دارد و وابسته بودنشان را به ایران می رساند و همینطور عکسی از رهبر شورشیان که پشت سرش عکسی از آیت الله خامنه ای بود. خب این چه معنی ای جز این می دهد که از ایران خط می گیرند و تسلیح می شوند؟

چرا هر گروهی که ایران حامی آن است در کشورهایشان دست به اقدامات ضد حکومتی می زنند؟ حوثی، حزب الله بحرین و... آیا در نظر شما پذیرفته است که دیگر کشور ها مخالفان حکومت ایران را در داخل تسلیح کنند؟ می پذیرید؟

می گویید شیعیان نیجریه مورد ظلم واقع می شوند؟ این توجیه مسخره شماست؟ جز این توجیه دیگری ندارید که رو کنید. پس انصاف شما در مورد ظلمی که در کشور خودتان به اهل سنت می کنید چرا خاموش است؟

شما آزادی را برای اقلیت شیعه در دیگر کشورها می خواهید؟ به شما چه مربوط؟ چرا بر نمی تابید که دیگر کشور ها حمایت آنچنانی از اقلیت های ایران کنند؟

چرا حمایت دیگران از اقلیت ها در ایران اسمش دخالت است ولی حمایت شما در مورد دیگران در کشورهای مختلف اسمش دخالت نیست و احقاق حق هست؟ این تناقض ها برای چیست؟ اگر حمایت شما از آن ها که اقلیت هستند مشروع است پس حمایت دیگران نیز از اقلیت های ایران باید مشروع باشد

شما در حالی دم از آزادی و احقاق حقوق شیعیان در کشورهای دیگر می زنید که کمترین آزادی را برای اقلیت های کشور خودتان قایل هستید و تا کسی دست به قلم شد او را فتنه گر و آشوبگر خطاب و سرکوب می کنید. نه ترور و نه اسلحه بدست، توجه کنید فقط دست به قلم شدن، نمونه بارز آن ستار بهشتی وبلاگ نویس که یک کارگر تنها بود و در وبلاگش می نوشت و توسط وزارت اطلاعات بازداشت و به فجیع ترین شکل ممکن بعد از 4 روز در اثر شکنجه کشته شد

درواقع ترس شما از اسلحه نیست بلکه ترس شما از قلم بیشتر است

هیچ مخالفی در ایران خواهان به اشوب کشیده شدن کشورش نیست آنها فقط خواهان این هستند که بتوانند دست به قلم شوند و بخاطر قلم اعدام و زندانی و شکنجه نشوند

اگر شما این حق را قایل شوید، حکومت از دست تان نمی روید مگر این که خود نیز به این واقف باشید که حکومتی باطل هستید که صادق نیستید و با قلم رو می شوید

 

در پایان باید گفت: همه این ها بازی رسانه ایست و متاسفانه مردم ایران نیز بسیار تحت تاثیر رسانه ها هستند و حاکم ایران به خوبی این را می دانست که رسانه های ایران را در دست خود گرفت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

چرا خداوند در مورد روح انسان از آن تعبیر "روح خود" کرده؟ آیا روح جزیی از خدا بوده که در وجود انسان قرار گرفته است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا خداوند در مورد روح انسان از آن تعبیر "روح خود" کرده؟ آیا روح جزیی از خدا بوده که در وجود انسان قرار گرفته است؟

 

پاسخ به این سوال با دقت در آیات قرآن روشن است

همه چیز مرده است و این فقط ذات پروردگار است که همیشه زنده است

منظور از روح همان موجود حیات بخش است

خداوند است که به همه چیز روح و حیات بخشیده است

خداوند است که همه چیز را زنده می کند و می میراند

خداوند مالک است

خداوند از باب این که تنها خود منشاء حیات هستی است فرموده از "روح خود" در آن دمیدم، چون خداوند مالک روح است و دیگر مالک حقیقی و مجازی و قلابی ای در مورد روح در کار نیست!!!

چون این اوست که آن را می بخشد و این روح حیات بخش جز به امر خداوند به عنوان مالک او، به کسی داده نمی شود

پس طبیعی است که خداوند از آن به عنوان "روح خود" نام ببرد، چون خداوند تنها مالک روح است و مطلقا هیچ کس نمی تواند روح را به امر خود درآورد

چون در این صورت، اگر کسی بتواند روح را به امر خود درآورد، خالق می شود

کسی که بتواند حیات ببخشد، خالق است. و کسی جز خدا خالق نیست و مالک روح فقط خداست پس تعبیر روح خود از جهت مالکیت است.

.این پست در آینده به روز آوری می شود و مطالب به آن تکمیل می گردد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

کسانی که مومنان را تنها به بهانه اخلاص شکنجه می دهند این را بخوانند

بسم الله الرحمن الرحیم

کسانی که مومنان را تنها به بهانه اخلاص شکنجه می دهند این را بخوانند

 

شاهد دستگیری، شکنجه و اعدام بسیاری از جوانان اهل سنت در ایران هستیم، تنها دلیل دستگیری آنان این است که خدا را به یگانگی ستایش می کنند!

این پست خطاب به کسانی است که باعث آن شکنجه ها، چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم هستند و همچنین کسایی که می گویند: بزار دشمنان ولایت علی را دستگیر کنن و بکشن و بفرستن پیش همون عمرشون!!!"

اصطلاحا می گویند کافر همه را به کیش خود پندارد، این حرف در مورد این قشر افراد که دیگران را "عمرپرست" می داند صدق می کند. وقتی کسی خارج از اسلام و یا... بخواهد مسلمان شود، اگر گذرش به یک شیعه بیافتد، به او چه خواهد گفت؟ چگونه و به چه چیز او را می خواند؟

غیر از این است که او را بسوی علی فرا می خواند و می گوید باید حاجتی که داری بواسطه علی به خدا بگویی؟

خب یک مومن چی؟ همان کسی که انگ "عمر پرست" بودن به او میزنند؟ آیا او نیز شخص غیر مسلمان را فرا می خواند که "عمر" را واسطه کند؟ و یا هر حرف دیگری که او را بسوی عمر فراخواند؟ یا آنکه به او می گوید: خدا همه جا ناظر است و می شنود و قول اجابت داده است و طبق آیه 16 سوره بروج دقیقا خدا خود فاعل است و نیازی به کسی ندارد تا کاری را انجام دهد سخنی را بشنود و... پس از او بخواه.

فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ

هر چه را بخواهد (خود) انجام مى‌دهد.(85:16)

حالا با مقایسه طریق دعوت مومن با شیعه، آیا در دعوت مومن اسمی از عمر برده شد؟ کسی گفت بیا عمر را واسطه کن؟ پس کسایی که مخلصان دین خدا را "عمر پرست" خطاب میکنن، حرف باطلی را میزنند، البته شاید عمر پرست به این خاطر می گویند که خود عمر همانند رسول الله و علی بن ابی طالب و هزاران رسول دیگر به مردم می گفت فقط الله

در مملکتی که مومنان را بخاطر مومن بودنشان و اخلاص در دین، شکنجه و اعدام می کنند، دیگر اسم "اسلامی" نگذارید؛ قطع بر یقین آنجا بلاد اسلام نیست. چون اسلام و قرآن خود می گوید مومن شوید و دین خود را خالص کنید و خدا خود مدافع مخلصان است.

اما کسانی هستند که چه بصورت مستقیم و چه غیر مستقیم باعث می شوند بندگان خدای رحمان که دین شان را برای او خالص کرده اند، دستگیر و شکنجه و اعدام می کنند. تنها دلیل دستگیری و شکنجه بندگان مخلص همانطور که از اسم شان نیز پیداست، اخلاص شان است

ای کسانی که این بندگان مخلص را می کشید و اسم مومن و مسلمان را روی خود می گذارید، مگر نمی دانید که بدتر از این نیست که خدا کسانی را با این لفظ خطاب کند؟ مثلا عرض کند: " وای بر آنها که نوشته‌ای با دست خود می‌نویسند"

عقیده ما در مورد رسول الله-عمر-علی-عثمان-حسین-فاطمه-عایشه و... این است

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ

آنها امتی بودند که درگذشتند. آنچه کردند، برای خودشان است؛ و آنچه هم شما کرده‌اید، برای خودتان است؛ و شما مسئول اعمال آنها نیستید.(2:141)

همه آن بزرگواران مسلمانانی بودند که از ما سبقت گرفتند، خدا به آنها حیات بخشید و فرصت زندگی داد، نهایت استفاده را بردند و تا توانستند برای آخرت خود جمع کردند و ما مومنان در پناه این که همه آنها را به یک اندازه دوست داریم و احترام می گذاریم، این گونه از خدا می خواهیم؛

وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ

کسانی که بعد از آنها [مهاجرین و انصار] آمدند و می‌گویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما سبقت گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینه‌ای نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمی!»(59:10)

در صدر اسلام نیز کسانی را که الله را به یگانگی یاد می کردند، شکنجه می دادند. خدا دلیل این شکنجه دادن را فقط همین می داند. فقط به جرم این که دین شان را برای الله خالص کرده و او را به یگانگی ستایش می کردند.

خداوند در سوره بروج خطاب به شکنجه گران می گوید "وای بر شما از آتش جهنم"

شکنجه گران و کسانی که نقشی به هر طریقی در این فرایند دارند آیات سوره بروج را از اول تا انتها بخوانند

شما بندگان خدای رحمان را فقط به این دلیل شکنجه می دهید که می گویند: فقط الله؟ با چه پررویی اسم مومن روی خود می گذارید؟ بلکه شما منافق و فاسق هستید!

 

با هم آیات سوره بروج را بخوانیم، براستی اگر شکنجه گران مومن باشند باید به خود بیایند و در وقت خواندن این آیات بدنشان از ترس خدا بلرزد و مو بر بدنشان سیخ شود، اگر مومن باشند! اگر!!!

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ

قسم به آسمان که دارنده برج هاست،(85:1)

 

وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ

و قسم به روز موعود،(85:2)

 

وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ

و قسم به شهادت‌دهنده و آنچه بدان شهادت دهند،(85:3)

 

قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ

مرگ بر اصحاب اُخدود (آدم‌سوزان خندق).(85:4)

 

النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ

همان آتش مایه‌دار [و انبوه‌].(85:5)

 

إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ

آنگاه که آنان بالاى آن [خندق به تماشا] نشسته بودند.(85:6)

 

وَهُمْ عَلَىٰ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ

و بر آنچه بر سر مؤمنان مى‌آوردند، شاهد بودند.(85:7)

 

وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ

و هیچ عیبى در آنها نیافته بودند جز آنکه به خداى پیروزمند در خور ستایش ایمان آورده بودند.(85:8)

 

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

همان [خدایى‌] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست و خدا[ست که‌] بر هر چیزى گواه است.(85:9)

 

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ

کسانى که مردان و زنان مؤمن را آزار کرده و بعد توبه نکرده‌اند، ایشان راست عذاب جهنم، و ایشان راست عذاب سوزان.(85:10)

 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، براى آنان باغهایى است که از زیر [درختان‌] آن جویها روان است؛ این است [همان‌] رستگارى بزرگ.(85:11)

 

إِنَّ بَطْشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ

آرى، عقاب پروردگارت سخت سنگین است.(85:12)

 

إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَیُعِیدُ

هم اوست که [آفرینش را] آغاز مى‌کند و بازمى‌گرداند.(85:13)

 

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ

و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان‌].(85:14)

 

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِیدُ

صاحب ارجمند عرش.(85:15)

 

فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ

هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد.(85:16)

 

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ

آیا حدیث [آن‌] سپاهیان بر تو آمد؟(85:17)

 

فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ

فرعون و ثمود (که چه قوم قدرمندی بودند و مومنان را شکنجه می دادند، عاقبت شان چه شد؟)؟(85:18)

 

بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی تَکْذِیبٍ

[نه،] بلکه آنان که کافر شده‌اند، در تکذیب‌اند؛(85:19)

 

وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِیطٌ

و خدا از همه سو بر آنها احاطه دارد.(85:20)

 

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ

آرى، آن قرآنى ارجمند است،(85:21)

 

فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ

که در لوحى محفوظ است.(85:22)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

آیات روشنگر – بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات روشنگر بخش دوم

آیا کسانی که پایین تر از خدا را می خوانند، لزوما می دانند که این عمل شان عبادت است؟

 

پیام رسولان این بود

بگو: «من مأمورم که خدا را عبادت کنم در حالی که دینم را برای او خالص کرده باشم،(39:11)

و خداوند، پروردگار من و شماست! او را عبادت کنید؛ این است راه راست!(19:36)

بگو: «من تنها پروردگارم را می‌خوانم و هیچ کس را شریک او قرار نمی‌دهم!»(72:20)

شما قطعا پایین تر از خدا بتهایی را عبادت می کنید و دروغی به هم می‌بافید؛ آنهایی را که غیر از خدا عبادت می‌کنید، مالک هیچ رزقی برای شما نیستند؛ روزی را تنها نزد خدا بطلبید و او را عبادت کنید و شکر او را بجا آورید که بسوی او بازگشت داده می‌شوید!(29:17)

آنهایی را که غیر از خدا می‌خوانید، بندگانی همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانید، و اگر راست می‌گویید باید به شما پاسخ دهند(7:194)

 

جواب دعوت شوندگان به رسولان این بود

گفتند: «ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت می‌کنند.»(21:53)

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان می‌خواست ما آنها را عبادت نمی‌کردیم!» ولی به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزی نمی‌گویند!(43:20)

 

خدا چه جوابی به این حرف شان میدهد که گفتند ما طبق عمل پدرانمان عمل می کردیم؟

سپس بازگشت آنها به سوی جهنّم است!(37:68)

چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند،(37:69)

با این حال به سرعت بدنبال آنان کشانده می‌شوند!(37:70)

 

خدا فرموده کسی جز من را نخوان، اگر بخوانی شریک و همتا قرار داده ای و عبادتش کرده ای

سپس به آنها گفته می‌شود: «کجایند آنچه را همتای خدا قرار می‌دادید،(40:73)

 

آنها در جهنم به خدا می گویند ما اصلا آنها را عبادت نمی کردیم!!!
این یعنی، آن عمل در نظر مشرکان عبادت نبوده! ولی در شریعت الله خواندن پایین تر از الله مساوی است با شریک قایل شدن برای الله

همان معبودهایی را که جز خدا عبادت می‌کردید؟!» آنها می‌گویند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند؛ بلکه ما اصلاً پیش از این چیزی را عبادت نمی‌کردیم»! این گونه خداوند کافران را گمراه می‌سازد!(40:74)

هرگز چنین نیست! به زودی (معبودها) منکر عبادت آنان خواهند شد؛ (بلکه) بر ضدّشان قیام می‌کنند!(19:82)

آنها مردگانی هستند که هرگز استعداد حیات ندارند؛ و نمی‌دانند (عبادت‌کنندگانشان) در چه زمانی محشور می‌شوند!(16:21)

و هنگامی که مردم محشور می‌شوند، آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتّی عبادت آنها را انکار می‌کنند!(46:6)

(بترسید از) روزی که همه آنها را جمع می‌کنیم، سپس به مشرکان می‌گوییم: «شما و شریکانتان در جای خودتان باشید سپس آنها را از هم جدا می‌سازیم. و معبودهایشان (به آنها) می‌گویند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمی‌کردید!»(10:28)

(یادآور شو) روزی را که خداوند جملگی آنان را گرد می‌آورد و سپس به فرشتگان می‌گوید: آیا اینان شما را (به جای من) پرستش می‌کرده‌اند؟!»(34:40)

می‌گویند: تو منزّهی (از این نسبتهای ناروائی که به ساحت مقدّست داده‌اند، ما به هیچ وجه با این گروه ارتباط نداشته‌ایم) و تنها تو یار و یاور ما بوده‌ای نه آنان. بلکه ایشان جنّیان را می‌پرستیده‌اند، و اکثر آنان بدیشان ایمان داشته‌اند.(34:41)

مشرکان گفتند: «اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را عبادت نمی‌کردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمی‌ساختیم!» (آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار دارند؟!(16:35)

و هنگامی که تو را می‌بینند، تنها به باد استهزایت می‌گیرند (و می‌گویند:) آیا این همان کسی است که خدا او را بعنوان پیامبر برانگیخته است؟!(25:41)

اگر ما استقامت و پایداری بر اله های خود نکنیم، بیم آن می‌رود که (این مرد ما را گمراه سازد، و با حسن بیان و قوّت حجّت خویش) ما را از آنها منصرف کند (و به سوی یکتاپرستی متمایل نماید، و در نتیجه منحرفمان گرداند. مشرکان در روز قیامت) هنگامی که عذاب (خدا) را دیدند، خواهند دانست که چه کسی گمراه و منحرف است(25:42)

 

ای مردم! کسی که هوای نفسش را مورد توجه قرار دهد، هوای نفسش را عبادت کرده است

می فهمید؟ این یعنی هر کسی را که مثل الله و بجای الله بی قید و شرط اطاعت کنید و... او را عبادت کرده و اله گرفته اید

هوای نفس هم عبادت می شود و لزوما شخص از آن آگاه نیست

شما می گویید که ما ائمه را عبادت نمی کنیم

خب لزوما به این معنی نیست که شما آگاه باشید. کسانی که پایین تر از خدا را به فریاد طلبیدن هم در قیامت خواهند در توجیه عملی که انجام می دادند گفت: ما آنها را عبادت نمی کردیم

این یعنی آن عمل در نظر آنها عبادت نبوده

خب شما هم همین هستید عمل شما در نظر خود شما عبادت ائمه نیست

اصلا مهم نیست شما چی فکر می کنید

مهم این است که دستور خدا چه بوده است

دستور خدا مشخص است

خدا فرموده: من را مستقیم-بی واسطه بخوان-روزی تو نزد من است فقط از من بخواه-کسی جز من را نخوان اگر خواندی همتا قرار دادی-کسی جز من را نخوان اگر بخوانی عبادتش کرده ای

آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی؟!(25:43)

آیا گمان می‌بری بیشتر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند!(25:44)

پس بچشید که چیزی جز عذاب بر شما نمی‌افزاییم!(78:30)

این (عذاب) بخاطر آن است که بناحقّ در زمین شادی می‌کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می‌پرداختید!(40:75)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

وبلاگ قرآن هدایتگر است – اهداف و سیاست ها

 
 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

وبلاگ "قرآن هدایتگر است" اهداف و سیاست ها

 

هدف این وبلاگ از بحث و دعوت، ایجاد کشمکش، هرج و مرج و تشویش نیست. کسانی که سعی دارند با این گونه القاب چه خود و دیگران را از نخواندن و گوش ندادن به نظرات مخالف شان قانع کنند، نتیجه کارشان جز عکس آن چیزی که می خواهند و انتظار دارند نخواهد شد. کسانی که برای دیگران این گونه تعیین تکلیف می کنند، به روشنی پیداست که مردم را "نفهم" فرض کرده اند. در غیر این صورت بجای این که انرژی شان را صرف "مسدود کردن" بکنند، اگر جوابی داشتند باید بجای مسدود کردن و شکنجه و کشتار و زندانی کردن، جوابی می دادند!!! و همانطور که الله دین خود را اختیاری دانست و نه اجباری، روش آن ها هم به تبعیت از شریعت الله می بود. وقتی عکس العمل جز مسدود کردن نیست، مشخص است که سوالات بی جواب است! وقتی می خواهند بجای پاسخ گویی، جلوی آگاه شدن مردم را بگیرند و نگذارند که مردم از نظر مخالف شان آگاه شود و درواقع با این کار برای مردم تعیین تکلیف کنند که چی درست هست و چه غلط، روشن است که نظرشان نادرست و بی پایه و اساس است و هیچ گونه جوابی ندارند و یا این که خود نیز می دانند که جواب هایشان قانع کننده نیست! در غیر این صورت اگر حق را با خود می دانستند، می گذاشتند که جمعیت 10 میلیونی اهل سنت در ایران برای پاسخ گویی هم که شده، حداقل یک شبکه تلویزونی داشته باشند تا مردم خود تصمیم بگیرند که کدام نظر درست است و کدام درست نیست!

آنها در شبکه هایشان انواع ادعاها را می کنند و اهل سنت را به مبارزه می طلبند و به بزرگان اهل سنت انواع توهین ها و برچسب ها را می زنند، خب چرا برای پاسخ گویی، به اهل سنت یک شبکه تلویزیونی نمی دهید؟

هدف وبلاگ قرآن هدایتگر است، رد نقدهایی است که چه ملحدین و چه گمراهان در اسلام به قرآن از روی ناآگاهی وارد کرده اند، بواقع آنها فرض های خودشان را بر قرآن تحمیل کرده اند، یعنی منظور قرآن چیزی نیست که آنها فهمیده اند

این وبلاگ به هیچ وجه مروج، مبلغ و حامی افراط گرایی نیست و معتقدیم اعتدال و راههای صلح طلبانه تنها راه صحیح است. چون از الله به ما دستور رسیده است

با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن (سوره نحل آیه 125)

پس با تکیه بر این اعتقادات و آزادی بیان در ایران و اصل قانون ایران ( اصل 23 و اصل 26) تصمیم به توسعه وبلاگ در سرویس های وبلاگ دهی داخل ایران (بلاگ-بلاگفا-پرشین بلاگ-میهن بلاگ-لوکس بلاگ) گرفتیمُ تا هموطنان داخل ایران نیز بتوانند از مطالب بهره ببرند و بلکه طبق این آیه قرآن عمل کنند و یکطرفه قضاوت نکنند

 پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند (سوره زمر آیات 17 و 18)

ما در این وبلاگ به هیچ وجه نمی خواهیم تحمیل عقیده کنیم، و هرگز ادعا نمی کنیم تمام مطالب وبلاگ "صحیح مطلق" است و هر کس غیر این را اعتقاد داشته باشد کافر و مشرک است. حکم این که کی کافر و مشرک است با خداست و کسی از بشر حتی پیامبران هرگز نمی تواند و حق ندارد دیگری را مگر تا زمانی که از الله وحی برسد کافر یا مشرک خطاب کند. و ما این جرات را به خود نمی دهیم که دیگران را کافر یا مشرک خطاب کنیم.

ما از شما می خواهیم که بسوی الله بازگردید "خالصانه"، براستی اگر معنای کلمه اخلاص را می دانستیم، امکان نداشت که از راه مستقیم الله کج بشویم.

براستی که این قرآن را الله برای هدایت انسان آسان کرد تا اتمام حجتی باشد بر تمام انسان ها در روز قیامت، هم اعراب و هم شخص رسول، نه عالم بودند و نه عمامه به سر، آنها بی سوادانی بودند که قرآن را فهمیدند و درست برعکس، باسوادان قوم از آن اعراض کردند. پس نگویید قرآن را ما نمی فهمیم و نیاز به تفسیر دارد و فقط علما می فهمند. این جواب هرگز در روز داوری کارساز نیست و جواب الله به این حرف سخیف و زشت در آن روز جز این نیست که می فرماید: "من این قرآن را آسان کردم تا همه آن را بفهمند و اتمام حجتی کرده باشم بر شما آیا بر کار و علم من ایراد می گیری؟" آیا قرآنی که خود از جانب حق مطلق نازل شده و نور است، تفسیر می طلبد؟ آیا درست است که خورشید را محجوب بدانیم و داعیه پرده براندازى از آن را داشته باشیم؟!!!

اول اینکه این قرآن بیانی است برای همه مردم، و بعد از آن تذکری است برای پرهیزکاران!

هَذَا بَیَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ

این، بیانی است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران

سوره آل عمران آیه 138

وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ

ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟

پس به کلام خدا برگردید تا هدایت شوید، و بدانید که هدایت فقط از جانب الله و در کلام اوست و غیر آن نیست.

ما در این وبلاگ بحث منطقی، مستند و مستدل می کنیم، فحش و توهینی به احدی نمی کنیم

چون از شما هم همین انتظار را داریم، اگر ادعای مسلمان بودن و مومن بودن را دارید، باید طبق قرآنی که کلام الله است، همیشه نیک ترین گمان را ببرید و نه تهمت و توهین و لعن کردن، هرگز از روی عجز و ناتوانی فحاشی نکنید، چون فحاشی فقط یک چیز را نشان میدهد

اگر در بحث هایی که در این وبلاگ مطرح می شوند، نمی توانید اظهار نظر کنید

پس اولا، بدانید این ها ردیه هایی کاملا جدی، مستدل، مستند و منطقی است بر اعتقادات نادرست و گمراه کننده

دوما، لطفا اگر نقد دارید، نقد کنید، اگر رد می کنید دلیل رد کردن را بگو یید، نه اینکه عوامانه فقط بگویید رد می کنم بدون آنکه جوابی به پرسش "چرا رد می کنی" داشته باشید! اگر نمی دانید پس تحقیق کنید و اگر تحقیق نمی کنید پس سکوت کنید مثل همیشه، و خودتان را با توهین و فحش حقیر و خوار نکنید. ما به کسی توهین نمی کنیم چون احترام خود را اول خودمان نگه می داریم، شما هم این گونه باشید و احترام خودتان را خود نگه دارید. چون ما حقیقتا به این معتقدیم که هر کس برای این که دیگران به او توهین نکنند، ابتدا باید خود محترمانه رفتار کند.

سوما، اگر آگاه نیستید مطالب را با افراد مطلع و معتمد از نظر خودتان در میان بگذارید، این که ما می گوییم حرف مان را بشنوید و به علمای خودتان مراجعه کنید، آیا تحمیل عقیده است؟ ما مثل بزرگان شما نیستیم ترسی از این داشته باشیم شما نظر مخالف را بشنوید چون حق می گوییم و دلایل منطقی داریم.

لطفا اگر مطالب را به علمای معتمدتان ارجاع می دهید فقط در مورد آن مطلب و استدلالی که در آن باب شده است از او جواب بخواهید چون شگرد آن ها این است که جواب سر بالا می دهند.

پس لطفا در نهایت ادب و احترام حرف بزنیدچون ما به اندازه ی کافی از سوی حکومت به ظاهر آزاد و اسلامی تحت فشار و تهدید هستیم

در صورت تمایل بنر ما را در وبلاگ خود قرار دهید

اگر کد درج بنر دارید می توانید اصل بنر را از این لینک دانلود کنید

اگر کد ندارید می توانید از طریق این لینک کد آماده را دریافت کرده و در وبلاگ خود قرار دهید (اگر آدرس درج شده در کد مسدود شده است لطفا جدیدترین آدرس را جایگزین آین کنید).

با سپاس و تشکر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN