بسم الله الرحمن الرحیم

مکر آنان شکستن قلم است

 

خداوند نه تنها سوره ای به نام قلم نازل فرموده است بلکه به قلم سوگند یاد می کنند

ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

ن، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،(68:1)

بعد آقایان ترس شان از قلم است و نویسندگان را می کشند

خداوند نوشتن را دلیل بر این نمی داند که دین حقی که نازل فرموده از بین می رود، یعنی الله از شریعت نازل کرده اش اطمینان دارد که حق است، برای همین دعوت می کند و به مبارزه می طلبد که آیه ای بیاورید و به رسول نمی گوید که وقتی آیه ای آوردند آنها را بکش بلکه کارشان را به قیامت وا می گذارد و فقط با حالت تهدید نسبت به آخرت که می خواهد عذاب آخرت را بر آنان گوش زد کند می گوید مرگ بر آنان که برای مقابله بر خاسته اند جزای دروغ بستن بر الله را در روز قیامت خواهند دید. و جالب است که الله نعمت این دنیا را هم از آنان نمی گیرد!!!

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ ۚ أُولَٰئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُمْ مِنَ الْکِتَابِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ

چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها) می‌برند؛ تا زمانی که فرستادگان ما به سراغشان روند و جانشان را بگیرند؛ از آنها می‌پرسند: «کجایند معبودهایی که غیر از خدا می‌خواندید؟» می‌گویند: «آنها (همه) گم شدند» و بر ضدّ خود گواهی می‌دهند که کافر بودند!(7:37)

بعد آقایان چکار می کنند؟ ترس شان از قلم است و شکنجه و زندانی و اعدام می کنند. خطاب به شما باید گفت الله دین حق را نازل فرمود و از آن اطمینان داشت و دعوت به مبارزه کرد. اگر شما نیز همان دین حق الله را تبلیغ می کنید "هرگز" نباید ترسی از این بابت داشته باشید که دیگران شما را نقد کنند.

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ

آیا آنها می‌گویند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست می گویید، یک سوره همانند آن بیاورید؛ و غیر از خدا، هر کس را می‌توانید (به یاری) طلبید!»(10:38)

 

آنها در حال پیاده کردن مکری بسیار بزرگ هستند، مکری که زینت داده شده است

اگر از بیرون به این مکر بنگریم زیاد پیچیده نیست

وقتی واژه "صدور انقلاب" را به زبان آوردند و وقتی که به نحوه روی کار آمدن خودشان دقت کنیم، مکرشان لو می رود. در ابتدای کارشان هر وعده ای می دهند، امتیازاتی می دهند اما همه آن فقط یک نمایش در قالب مکرشان است. مثلا در حال حاضر در افغانستان جنگ زده کارهای فرهنگی می کنند در حالی که همه این ها جزء یک مکر بزرگ است

وقتی با فراری دادن شاه حکومت تشکیل دادند، وعده های خوبی به مردم دادند. ولی همه آن ها توخالی بود. هرگز به ارتش اعتماد نکردند و نیرویی دیگر که از همه نظر وابسته به خودشان بود را بنام سپاه پاسداران تشکیل دادند

کاری که در عراق و یمن و لبنان کردند نیز همین گونه است. آنها سعی دارند با ضعیف نشان دادن ارتش، نیروی خودشان را به مردم تحمیل کنند

این در حالی است که آنها خود آشوب را بوجود می آورند، خود آشوب گرند و خود آشوبی که بانی آن هستند را خاموش می کنند و از خود قهرمان می سازند

نمونه بسیار واضع آن عقب نشینی ارتش از تکریت در عراق و فرار ارتش در دوران آغاز حمله زاعش در دیگر شهرهای عراق بود

ارتش را با دستور مستقیم عقب می کشند و به مردم اینطور القا می کنند که فرار کرده است. از آن طرف شبه نظامیان منحوس خودشان را به خط می فرستند و این گونه به آن مشروعیت می بخشند و از آنها در بین مردم با عنوان قهرمان یاد می کنند و کم کم نیروی غالب و جایگزین ارتش می شود یا مثل ایران ارتش آن کشور بیشتر عروسک خیمه شب بازی می شود

دقیقا همان کاری که در ایران در مورد سپاه کردند و با تبلیغات زیاد و انگ خیانتکار به وطن و از این گونه القاب، فرماندهان ارتش را فتل عام کردند

در دوران جنگ با تبلیغات علیه ارتش شرافتمندی که عراق را زمین گیر کرده بود، اینطور به مردم گزارش می دادند که ارتش شکست خورده در حالیکه عکس آن صادق بود و اگر ارتش در دوران ابتدایی حمله صدام به ایران نایستاده بود حکومت همان سال اول ساقط می شد

این گونه ارتش را از قدرت کنار گذاشتند و نیروی سرکوبگر و وابسته به خودشان یعنی سپاه را به قدرت رساندند

کاری که در حال حاضر در عراق و... نیز در حال انجام است دقیقا همین نحوه به قدرت رسیدنشان در ایران است و این همان صدور انقلاب است

چند روز پیش نیز خواستند در نیجریه این عمل را پیاده کنند که به شکست انجامید و با برخورد قاطع ارتش رو به رو شدند

تعجبی نیست که در رسانه های فرافکن شان بگویند ارتش نیجریه مقصر است. در حالیکه شیعیان نیجریه طرح ترور فرمانده ارتش را اجرا کردند و شورش کردند

نقشه آنان به شکست انجامید و فرمانده ارتش از ترور نجات یافت و بخاطر این خیانت و ترور به حزب الله نیجریه حمله کرد و با قاطعیت پوزه شورشیان را به خاک مالید

حالا یک سوال از خود بپرسید اگر یکی از علمای اهل سنت افرادی را در ایران تحریک کند و علیه امنیت ملی ایران بایستند و سپاه همین برخورد که در نیجریه شده را با آنها انجام دهد شما روی سنی ها برچسب شورشی و تجزیه طلب... وارد می کنید. پس چرا همین قضاوت را در مورد نیجریه نمی کنید؟ قضیه در نیجریه نیز همینطور است. ارتش رسما به مقابله و در دفاع از امنیت ملی کشورش بپا خواسته است و این طبیعی است. اگر دفاع از امنیت ملی نیجریه جرم است. پس کارهایی که در ایران بنام امنیت ملی می شود چرا جرم نباشد؟!!!

کسانی که در مورد عملی که در نیجریه صورت گرفت با دهان پر حرف می زنند

این قضیه را باید به آنها یادآور شد، آقایان و خانم ها، بعد از ترور نافرجام آیت الله خامنه ای و آن همه ترور که در دوران اول انقلاب صورت گرفت

برخورد نظام ایران با دیگران چگونه بود؟ برخورد نظام ایران با زندانیان بعد از شورش نافرجام گروه مجاهدین خلق چه بود؟ آیا جز این بود که دست به اعدام های سراسری زندانیانی زدند که هیچ ربطی به شورش نداشتند؟ شما به حومت بخاطر این برخورد ها حق می دهید؟ اگر ریاکارانه و از روی تقیه می گویید کار نظام ایران هم مثل ارتش نیجریه مورد تاییدمان نیست. پس هر اسمی تحت عنوان ارتش جنایتکار نیجریه و... روی آنها می گذارید همان اسم را هم باید روی نظام خود نیز بگذارید

هر حکومتی که در قدرت است، این حق را برای خود محفوظ می داند که وقتی گروهی قصد ترور عالی رتبه ترین مقاماتش را داشته باشند با آنها برخورد کند زیرا وقتی راه مسالمت آمیز باز است ترور پذیرفته نیست

از آن طرف برخورد بیرحمانه حکومت با شورشیان نیز پذیرفته نیست و این دو طرفه است

اگر در ذهن بسته شما اقدامی که در نیجریه صورت گرفت جنایت است، پس اعدام هایی که بعد از آن وقایع در ایران صورت گرفت چرا جنایت به حساب نمی آورید؟ این چه منطقی است که بر ذهن شما حاکم است؟

واقعیت این است که هر حکومتی برای در قدرت ماندن می جنگد. نه فقط ایران بلکه هیچ کشوری هرگز نمی پذیرد که گروهی با ترور و... سعی در شورش داشته باشند

ایران نمی پذیرد برای مثال عربستان عرب های اهواز را تسلیح کند که علیه کشور شورش کنند

چند شب پیش همسر رهبر شورشیان را در تلویزیون ایران دیدم که فارسی صحبت میکرد!!!

این نشان از رابطه نزدیک با ایران دارد و وابسته بودنشان را به ایران می رساند و همینطور عکسی از رهبر شورشیان که پشت سرش عکسی از آیت الله خامنه ای بود. خب این چه معنی ای جز این می دهد که از ایران خط می گیرند و تسلیح می شوند؟

چرا هر گروهی که ایران حامی آن است در کشورهایشان دست به اقدامات ضد حکومتی می زنند؟ حوثی، حزب الله بحرین و... آیا در نظر شما پذیرفته است که دیگر کشور ها مخالفان حکومت ایران را در داخل تسلیح کنند؟ می پذیرید؟

می گویید شیعیان نیجریه مورد ظلم واقع می شوند؟ این توجیه مسخره شماست؟ جز این توجیه دیگری ندارید که رو کنید. پس انصاف شما در مورد ظلمی که در کشور خودتان به اهل سنت می کنید چرا خاموش است؟

شما آزادی را برای اقلیت شیعه در دیگر کشورها می خواهید؟ به شما چه مربوط؟ چرا بر نمی تابید که دیگر کشور ها حمایت آنچنانی از اقلیت های ایران کنند؟

چرا حمایت دیگران از اقلیت ها در ایران اسمش دخالت است ولی حمایت شما در مورد دیگران در کشورهای مختلف اسمش دخالت نیست و احقاق حق هست؟ این تناقض ها برای چیست؟ اگر حمایت شما از آن ها که اقلیت هستند مشروع است پس حمایت دیگران نیز از اقلیت های ایران باید مشروع باشد

شما در حالی دم از آزادی و احقاق حقوق شیعیان در کشورهای دیگر می زنید که کمترین آزادی را برای اقلیت های کشور خودتان قایل هستید و تا کسی دست به قلم شد او را فتنه گر و آشوبگر خطاب و سرکوب می کنید. نه ترور و نه اسلحه بدست، توجه کنید فقط دست به قلم شدن، نمونه بارز آن ستار بهشتی وبلاگ نویس که یک کارگر تنها بود و در وبلاگش می نوشت و توسط وزارت اطلاعات بازداشت و به فجیع ترین شکل ممکن بعد از 4 روز در اثر شکنجه کشته شد

درواقع ترس شما از اسلحه نیست بلکه ترس شما از قلم بیشتر است

هیچ مخالفی در ایران خواهان به اشوب کشیده شدن کشورش نیست آنها فقط خواهان این هستند که بتوانند دست به قلم شوند و بخاطر قلم اعدام و زندانی و شکنجه نشوند

اگر شما این حق را قایل شوید، حکومت از دست تان نمی روید مگر این که خود نیز به این واقف باشید که حکومتی باطل هستید که صادق نیستید و با قلم رو می شوید

 

در پایان باید گفت: همه این ها بازی رسانه ایست و متاسفانه مردم ایران نیز بسیار تحت تاثیر رسانه ها هستند و حاکم ایران به خوبی این را می دانست که رسانه های ایران را در دست خود گرفت