وبلاگ قرآن هدایتگر است، وبلاگ اهل سنت و جماعت است که در زمینه ترویج عقاید اهل سنت، پاسخ به شبهات شیعه و اسلام ستیزان فعالیت دارد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیین صحیح» ثبت شده است

به سه چیز حتما می رسید، و سه چیز به شما نخواهد رسید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN

امیر المومنین علی بن ابی طالب اهل سنت بود یا شیعه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

امیر المومنین علی بن ابی طالب اهل سنت بود یا شیعه؟

 

این نوشته، در جهت اثبات شیعه یا اهل السنه بودن امیرالمومنین علی نیست، بلکه صرفا چون در فضای مجازی بسیار در این مورد بحث کرده اند، می خواهیم قرآن را در این بین قاضی کنیم. در این که علی محبانش و برادران مومنش را به قرآن و نه به خود، دعوت می کرد شکی نیست!  ولی این محبان بعدها هر کدام مدعی شدند که پیرو او هستند و بعبارتی علی بر کیش آنان بوده است. این ادعا چه اندازه مطابق با قرآن است؟ و چه اندازه موافق عقل است؟ الله در قرآن بسیار مثال ها فرموده، سرگذشت ها و داستان گذشتگان را ذکر کرده، ادعاها و حرف های آنان را ذکر فرموده است، با وجود این، راهنمایی های قرآن را به کناری گذاشته ایم و از روی لج بازی هر کدام مدعی شیعه یا اهل السنه بودن علی و دیگران را داریم!

به کسانی که این گونه حرف ها را مطرح می کنند می خواهم بگویم: شما از قرآن دور شده اید و تذکر الله را که دقیقا در این مورد ذکر فرموده، از یاد برده اید. الله عالم الغیب، دقیقا اختلاف مسیحیان و یهودیان بر مسیحی یا یهودی بودن ابراهیم، که عینا مانند دعوای شیعه و سنی بر سنی یا شیعه بودن علی هست را ذکر فرموده، برای چه؟

و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود می‌بخشد.(51:55)

ولی آیا این تذکر بحال مسلمانان مفید آمده است؟ مطمئنا الله راست فرموده و این تذکر فقط برای مومنان سودمند است. شخص مومن شریعت الله را در اشخاص نمی بیند بلکه اشخاص را تابع شریعت او می داند.

حال جدل و ادعای مسیحیان و یهودیان را در آیات 135 تا 141 سوره بقره بخوانید که الله بعنوان تذکری برای مسلمانان در قرآن ذکر فرموده شاید کسی از مدعیان مسلمانی، در دام نیافتد و عبرت گیرد!

 

وَقَالُوا کُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا ۗ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۖ وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ

گفتند: یهودى یا نصرانى شوید تا به راه راست افتید. بگو: ما کیش یکتاپرستى ابراهیم را برگزیدیم و او از مشرکان نبود.(2:135)

قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَىٰ وَعِیسَىٰ وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

بگویید: ما به الله و آیاتى که بر ما نازل شده و نیز آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها نازل آمده و نیز آنچه به موسى و عیسى فرستاده شده و آنچه بر پیامبران دیگر از جانب پروردگارشان آمده است، ایمان آورده‌ایم. میان هیچ یک از پیامبران فرقى نمى‌نهیم و همه در برابر خدا تسلیم هستیم.(2:136)

صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ

این رنگ خداست و رنگ چه کسى از رنگ خدا بهتر است. ما پرستندگان او هستیم.(2:138)

قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِی اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ

بگو: آیا درباره الله با ما مجادله مى‌کنید؟ درحالیکه او پروردگار ما و شماست. اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما او را به پاکدلى مى‌پرستیم.(2:139)

أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ ۗ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

آیا مى‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها یهودى یا نصرانى بودند؟ بگو: آیا شما آگاه ترید یا الله؟ ستمکارتر از کسى که گواهى خود را از الله پنهان مى‌کند کیست؟ و الله از کارهایى که مى‌کنید غافل نیست.(2:140)

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ

آنان امّتهایى بوده‌اند که اکنون درگذشته‌اند. آنچه آنها کردند از آنِ آنهاست و آنچه شما مى‌کنید از آنِ شماست و شما را از اعمال آنها نمى پرسند.(2:141)

 

همچنین آیات 64 تا 68 سوره آل عمران

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

بگو: اى اهل کتاب، بیایید از آن کلمه‌اى که پذیرفته ما و شماست پیروى کنیم: آنکه جز الله را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضى از ما بعضى دیگرمان را پایین تر از الله به پرستش نگیرد. اگر آنان رویگردان شدند بگو: شاهد باشید که ما مسلمان هستیم.(3:64)

یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِی إِبْرَاهِیمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِیلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

اى اهل کتاب، چرا درباره ابراهیم مجادله مى‌کنید، در حالى که تورات و انجیل بعد از او نازل شده است؟ مگر نمى‌اندیشید؟(3:65)

هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

هان اى اهل کتاب، گرفتم که در آنچه بدان علم دارید مجادله‌تان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم ندارید مجادله مى‌کنید؟ در حالى که خدا مى‌داند و شما نمى‌دانید.(3:66)

مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلَا نَصْرَانِیًّا وَلَٰکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ

ابراهیم نه یهودى بود نه نصرانى، بلکه حنیفى مسلمان بود. و از مشرکان نبود.(3:67)

إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُوا ۗ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ

نزدیک‌ترین کسان به ابراهیم همانا پیروان او و این پیامبر و مؤمنان هستند. و الله یاور مؤمنان است.(3:68)

 

از آیه 135 بقره اینطور می فهمیم که هر دو دسته مسیحی و یهودی رستگاری را فقط در مسیحی یا یهودی بودن می پنداشتند، بعبارتی آنها تکفیری بودند و غیر از خود را دوزخی می پنداشتند. تفکرشان این بود که هر کس غیر آنها مشرک است و الله به صراحت در آیه 94 و 95 سوره بقره پاسخ فرموده است. الله در ادامه می فرماید این فقط ادعای پوچی است که دارند، بلکه رستگاری شامل همه کسانی خواهد شد - فارغ از اسم دین شان - که تسلیم فرمان الله باشند و فرقی بین هیچ کدام از رسولان قایل نباشند و یکی را برتر از دیگری ندانند.

بگو: «اگر آن (چنان که مدعی هستید) سرای دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می‌گویید!»(2:94)

ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستاده‌اند، هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد؛ و خداوند از ستمگران آگاه است.(2:95)

از آیات پیداست وقتی محمد گفته است پیرو آیین حنفیت باشید، آنها هر کدام مدعی می شوند که ابراهیم بر کیش ما بوده است پس در این صورت با ابراهیمی شدن، درواقع به آیین ما گرویده اید. اما الله در آیه 67 سوره آل عمران این را رد می کند و در آیه 120 سوره نحل می فرماید ابراهیم خود به تنهایی یک امت است که در این صورت می توان گفت اساس و بنیه دیگر ادیان بود.

ابراهیم امّتی بود مطیع فرمان خدا؛ خالی از هر گونه انحراف؛ و از مشرکان نبود؛(16:120)

الله دلیل آن که ابراهیم بر کیش آن دو نیست را شرح می دهد و در آیه 65 سوره آل عمران می فرماید: ابراهیم قبل از آیین شما زندگی می کرده است، پس چطور ممکن است بر آیینی باشد که بعد از او نازل شده است؟!!! حال همین سوال را از مسلمانان کج فهمی می شود که از روی لج بازی هر کدام می گویند علی شیعه بود، علی اهل سنت بود! چطور ممکن است علی یکی از این دو بوده باشد در صورتی که شیعه و سنی بعد از علی بوجود آمده اند؟!!!

امیر المومنین و دیگران، به مانند همه رسولان و پیروان آنها، مسلمان بودند! یعنی تسلیم امر الله بودند. و کسانی هم که سعی دارند علی و دیگران را برای خود مصادره کنند بهتر آن است که "عملا" پیرو او باشند مانند کسی نباشند که کلکسیون جمع می کند، و فقط دنبال آن است که در کنار خودش اسامی بزرگ را جمع کند. همان گونه که آیه 68 آل عمران نیز همین را می فرماید.

آیه 141 بقره بسیار زیبا می فرماید که آنها آمدند و رفتند، بخاطر کاری که کردند از ما نمی پرسند! علی آمد زندگی کرد، توشه جمع کرد، برای خودش بود. هر چه که علی جمع کرده ضرره ای از آن به ما نمی رسد. ما هم باید راه او را برویم و عمل کنیم. از ما فقط اعمال خودمان را می پرسند! و متاسفانه با وجود آن که الله در قرآن اختلاف های یهود و مسیحیت را برای عبرت گرفتن مسلمانان ذکر فرموده است، آیا واقعا کسی متذکر شد؟ شاهد آن هستیم که مسلمانان هرگز به این آیه توجه نکرده و درست برعکس آن عمل می کنند. الله می فرماید آنها در اختلاف بودند و ابراهیم را برای خود مصادره می کردند، ای مسلمانان شما اینگونه نشوید، که متاسفانه شدیم!!! تمام اختلاف های مسلمانان در همین است که هر کدام فلانی را در کیش خود می داند! این، آن را کافر می داند، آن، این را مرتد می داند، این در حالی است که همه این رفتار های تکفیر گونه مخالف آیه 141 بقره است.

به آیات دیگر نیز بپردازیم خصوصا آیه 139 بقره که در مورد این آیه باید به گمراهان امروزی گفت: ما و شما در عبادت و خواندن الله با همدیگر هم نظریم، یعنی هر دو می گوییم: الله را باید عبادت کرد، همان گونه که در آیات نیز تصریح شده و الله می فرماید ای رسول دعوت شان کن به این که ما در الله با هم وحدت داریم، پس بیایید و همه به الله توجه کنیم و فقط او را عبادت کنیم. ولی شما گمراهان امروزی عقیده دارید که از بندگان صالح هم در کنار الله می توان بعنوان واسطه کمک خواست، در این که اینکار موافق قرآن هست یا نه در اینجا بحث نمی شود، بلکه این سوال مطرح است: چرا به ما اشکال می گیرید؟ ما می گوییم الله، شما هم همین را می گویید، وقتی به ما که الله را مخلصانه عبادت می کنیم اشکال می گیرید، به خودتان اشکال گرفته اید!!! چطور عقل شما می پذیرد راه ما اشتباه باشد در صورتی که خودتان هم در عبادت الله با ما هم نظر هستید! چطور درباره الله با ما مجادله می کنید در حالیکه هر دو او را پروردگار خود می دانیم و برای او نماز می خوانیم و عبادت می کنیم؟ فرق ما این است که شما برای رسیدن به الله واسطه قرار می دهید ولی ما او را مخلصانه عبادت می کنیم. وقتی تیشه بر مشترکات می زنید و راه ما را گمراهی می پندارید، درواقع می گویید که نباید الله را عبادت کرد و حتما باید واسطه قرار داد.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
I AM MOAMEN