بسم الله الرحمن الرحیم

برادران یوسف از پدرشان طلب استغفار کردند یا به او متوسل شدند؟

 

در این پست قصد داریم در مورد آیات 97 و 98 سوره یوسف بحث کنیم تا ادعای گمراهان را که برای اثبات شفاعت و توسل، به این آیه استناد می کند به چالش کشیده و رد کنیم.

آیه مورد بحث این است:

قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ

گفتند: «پدر از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم»(12:97)

قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی ? إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

گفت: «بزودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم، که او آمرزنده و مهربان است!»(12:98)

سوره یوسف آیات 97 و 98

 

ادعایشان این است که چطور فرزندان یعقوب او را خواندند و گفتند: ?یَ??أَبَانَا ?س?تَغ?فِر? لَنَا ذُنُوبَنَا? إِنَّا کُنَّا خَ?طِ‍?ِینَ 97 قَالَ سَو?فَ أَس?تَغ?فِرُ لَکُم? رَبِّی??.

در جواب شان باید گفت:

اهل سنت مخالف توسل و شفاعت نیست!!! اگر من از شما بخواهم که برایم طلب دعای خیر کنید، این متوسل شدن من به شما هست، و اهل سنت توسل به آدم زنده را مجاز می داند.

توسل را باید با توجه به دستور العمل هایی که خدا فرموده، کرد. خدا فرموده کسی جز من را برای کمک به فریاد نطلبید. خب مسلما منظور آن نیست که محمد نمی تواند از اهل مدینه برای ساخت مسجد کمک بگیرد! خدا همیشه در کتابش مطالب را کلی بیان می کند، برای همین کلمه کلی "کسی" را آورده تا ختم کلام باشد سوال این است" آیا "کسی" شامل رسولان و... می شود؟ اگر شامل شان نمی شود، پس حتما آن ها خدا هستند! خدا دستور به اقامه نماز داده است، پس شما می توانید به نمازتان متوسل بشوید به این دلیل که دستور صریح خداست. "خدایا نماز و روزه ام را قبول کن و کفاره ی گناهانم کن"

این توسل مورد تایید اهل سنت هست اما بد نیست این نامه از نهج البلاغه را بخوانید که واقعا جای تامل دارد. بعبارتی امیرالمومنین دیگر از این واضح تر نمی توانست بگوید که نه شفیعی و نه واسطه ای بین ما و الله در کار هست.

امام علی در کتاب نهج البلاغه نامه شماره 31 در وصیت به امام حسن، بعد از جنگ صفین نوشته است:

بدان!همان کسى که گنجهاى آسمانها و زمین در اختیار دارد بتو اجازه دعاو درخواست را داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده،بتو امر کرده که ازاو بخواهى تا بتو عطا کند و از او در خواست رحمت نمائى،تا رحمتش را بر تو فرو فرستد خداوند بین تو و خودش را کسى قرار نداده که حجاب و فاصله باشد و تورا مجبور نساخته که بشفیع و واسطه‏اى پناه ببرى.

 

اما داستان فرزندان یعقوب نبی

اول اینکه یعقوب نبی، زنده بود و فرزندانش نزد پدر زنده شان رفتند، نه سر قبر یعقوب!!! ولی شما از کسی که مرده است حاجت می خواهید! بین این دو عمل، زمین تا آسمان تفاوت هست. به فرض اگر این آیه را هم توسل حساب کنیم، ولی باز مشابه نیستند. شما سعی دارید از توسل به یک زنده، اثبات توسل به مرده کنید و این منطقی نیست.

ظلم ها و ستم های فرزندان یعقوب بر پدرشان بر هیچ کدام از شما، پوشیده نیست و همه داستانش را و حتی فیلمش را هم دیده اید؟ آنها به مدت 40 سال پدرشان را در رنج و عذاب و ناراحتی گذاشتند، جلوی چشم شان پدرشان را ذره ذره کشتند، نابینایش کردند، مهم تر این که به نبی خدا دروغ گفتند!!! وظیفه آنها بود تا وقتی پدرشان در قید حیات هست از او حلالیت بخواهند

اگر کسی عزیز شما را بدزدد برای سالیان، و بعد بازگرداند، آیا وظیفه اش نمی دانید که از شما و فرزندتان و همینطور برای خودش نزد الله طلب بخشش و توبه کند، آیا براحتی از او می گذرید؟ به همین دلیل یعقوب نیز گفت: در آینده برایتان طلب استغفار می کنم. چون بخشش عمل پسرانش کار آن لحظه نبود.

این عذر خواهی است و نه متوسل شدن به شما! این حق الناس است. شما برای اینکه حق کسی بر گردنتان نباشد، حتما باید رضایت طرف را جلب کنید و اگر نه هرگز بخشیده نمی شوید و در قیامت از حق الناس پرسیده می شود فرزندان یعقوب هم دقیقا این کار را کردند.

آنها در حق چندین نفر ظلم کردند. ظلم آن ها در حق الله بود که خلاف دستورات او عمل کردند، در حق نفس خودشان بود که به گناه آلوده شدند، در حق یوسف و همچنین در حق پدرشان که به آنها نیز ستم کردند. پس می بایست از همه این ها پشیمان شده و توبه کنند، پس وقتی به ظلم شان پی بردند و رسوا شدند، از ستمی که در حق خود کرده بودند با اعتراف به ستم کردن در حق نفس خود به درگاه الله توبه کردند، از الله نیز توبه خواستند، از یوسف نیز همینطور و در نهایت نزد پدرشان رفتند. (در سوره یوسف آیات 91 و 92 ) و جالب است که یوسف در این آیات می گوید: هیچ سرزنشی از جانب من امروز بر شما نیست چون قبلا هم به دیدار من آمده اید و اگر من می خواستم انتقام بگیرم در همان لحظه آن کار را می کردم، بواسطه کرمی که الله در حق من روا داشته است من قبل تر شما را بخشیده بودم و الله نیز از شما گذشت خواهد کرد زیرا او مهربان است (قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ ? یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ ? وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ) ولی جواب یعقوب به فرزندانش این نیست که من امروز شما را می بخشم! بلکه می گوید در آینده دور برایتان طلب استغفار می کنم. خب شما وقتی ظلمی در حق کسی می کنید برای اینکه بخشیده شوید باید بروید رضایتش را جلب کنید و به او می گویید: من را ببخش! از حق خودت بگذر یا مرا قصاص کن! به خدا بگو که از حق خودت گذشته ای تا خدا هم از من بگذرد!

فرزندان یعقوب هم دقیقا همین عمل را انجام دادند و شرک نگفتند و عین درستکاری هست. چرا؟ چون بخشش خدا در بحث حق الناس، بعد از بخشش بنده ایست که مورد ظلم واقع شده است.

اگر آن ها توبه می کردند ولی پدرشان برای آن ها طلب بخشش نمی کرد، خدا هرگز توبه آن ها را قبول نمی کرد، چون این حق یعقوب است بر گردن آن ها، نه حق الله!!! کما این که در طول سالیان، آنها قطعا با دیدن وضع پدرشان دچار ندامت و عذاب وجدان شده اند و شاید حتی طلب مغفرت هم کرده باشند، اما تا وقتی رضایت قلبی و نه ظاهری پدرشان را جلب نمی کردند این ها بی معنی بود

ثانیا اینکه حضرت یعقوب در آیه 67 به فرزندان خود گفته بود:

وَمَا أُغْنِی عَنْکُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ ? إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ

و من چیزى از خدا را از شما دور نمى‌توانم داشت. فرمان جز براى خدا نیست

سوره یوسف آیه 67

پس چطور این کلام یعقوب را نادیده می گیرید؟ این تصمیم، که آن بلا را سر یوسف بیاورند، برادرانش به اختیار خود گرفتند. ولی سنت خدا این بود که اگر این عمل را مرتکب شوند، آن چنان رسوا خواهند شد.

و همینطور هم شد، شما خودتان راه را انتخاب می کنید، ولی این خداست که نتایج اعمال را از قبل طراحی کرده است. ما در جهانی هستیم قانون مند، و کامل طراحی شده، ما مختاریم که کدام راه را انتخاب کنیم، ولی نتایج از قبل طراحی شده اند. این همان قضا و قدر الهی است که یعقوب از آن سخن می گوید. سنت خدا این است، هر کس تا وقت حیاتش، اگر حقی، از کسی بر گردنش هست باید از او حلالیت بخواهد

چرا خودتان را هم ردیف فرزندان یعقوب قرار می دهید؟

چرا دنبال این هستید عملی که آن ها انجام داده اند، شما هم انجام دهید؟

چرا می گویید ما این عمل را انجام میدهیم، چون فرزندان یعقوب انجام دادند؟

اگر می گویید: گناهکاریم، چرا دعای بنده گان مخلص خدا و خود رسولان را نمی بینید؟ چرا نمی بینید همه آن ها، در دعا هایشان خدا را و فقط خدا را مستقیم خواندند

آیه مورد بحث در مورد استغفار خواستن است، استغفار به هیچ وجه ربطی به توسل ندارد، پس این آیه به هیچ وجه اثبات توسل نیست.

 

توجه: ممکن است ادله بیشتر و بهتری

در ویرایش های بعدی به این پست اضافه گردد.